به یاد لب تشنه پدر آب نخورد !
عصر عاشورا که دشمنان برای غارت به خیمهها ریختند، در درون خیمهها مجموعا 23 کودک از اهل بیت (ع) را یافتند.
به عمر سعد گزارش دادند که این 23 کودک، بر اثر شدت تشنگی در خطر مرگ هستند.
عمر سعد اجازه داد به آنها آب بدهند . وقتی که نوبت به حضرت رقیه(ع) رسید آن حضرت ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوی قتلگاه حرکت کرد. یکی از سپاهان دشمن پرسید: کجا میروی؟ حضرت رقیه (ع) فرمود: ( بابایم تشنه بود . میخواهم او را پیدا کنم وبرایش آب ببرم .)
او گفت : آب را خودت بخور. پدرت را با لب تشنه شهید کردند !
حضرت رقیه(ع) در حالیکه گریه میکرد، فرمود: ( پس من هم آب نمیآشامم).
: