ابعاد خمس:
بعد انسانى و تربیتى: شکوفائى روح سخاوت و کم کردن وابستگى به دنیا.
بعد اجتماعى: پرکردن کمبودها و خلاءها.
بعد سیاسى: رابطه مردم با مقام رهبرى و تقویت فکر معصوم.
بعد اعتقادى: نشانه ایمان به خداست:إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّهِ انفال/41.
بعد روانى: انسان خود را شریک و همراه و حامى حکومت حق و بدین وسیله در مدارتوحید و از یک نورانیت مخصوص برخوردار است و برعکس مسلمانانى که خمس نمىدهند دهن کجى به حکومت مىکنند و با مال محرومان کار مىکند.
لطیفه: جمله فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ[انفال/41].
خداوند در کنار موارد مصرف قرار گرفته تا محرومان احساس حقارت نکنند.
حسابرس بار آمدن مردم، یک نوع عقل معاش و محاسبه و تقدیر المعیشه است.
قَالَ الْبَاقِرُ(ع):الْکمَالُ کلُّ الْکمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَةِ[کافى، ج1، ص32].
زمینى که کافر ذمى از مسلمان بخرد. شواهد تاریخی
در جلد 48، صفحه 73 منتهى الامال احوال امام کاظم(ع)مىخوانیمزنى به نام شطیطه یک درهم به عنوان حق امام از نیشابور خدمت امام کاظم(ع)فرستاد و گفت:إن الله لا یسْتَحْیی مِنَ الْحَقِّ[المناقب، ج4، ص291].
باکلافه نخى با اینکه سى هزار دینار و پنجاه هزار درهم نیز از سایر مردم داشت، ولى امام یک درهم شطیطه را پذیرفت و باقى را برگرداند. بعد معلوم شد همه صاحبان مال انحراف فکرى پیدا کردند، ولى آن زن مورد تفقد قرار گرفت و امام(ع)فرمود:أبلغ شطیطة سلامی[المناقب، ج4، ص291].
و سپس پارچهاى از کفن که براى خودش تهیه کرده بود را براى آن زن مومنه با پولى فرستاد و پیام داد تا چند روز دیگر از دنیا می رود و من خودم براى نماز او به نیشابور خواهم آمد، ولى اگر تو مرا دیدى کتمان کن و لو نده، چون مردم مرا نمىشناسند.
شخصى از قم خدمت امام جواد(ع)رسید و عرض کرد: من متولى موقوفات قم هستم و 10000 درهم نزد من بود که خرج کرده ام، لطفا حلال کنید.امام جواد(ع)انتقاد از این عمل کرده و فرمودند: "چگونه اموال آل محمد و طبقه محروم را مصرف و توقع دارند من او را حلال کنم:وَ اللَّهِ لَیسْأَلَنَّهُمُ اللَّهُ یوْمَ الْقِیامَةِ عَنْ ذَلِک سُوالًا حَثِیثاً[کافى، ج1، ص548
تاجرى از فارس نامه به امام رضا(ع)نوشت که خمس را براى من حلال فرمائید. امام در جواب نوشتند:بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ کرِیمٌ ضَمِنَ عَلَى الْعَمَلِ الثَّوَابَ وَ عَلَى الضِّیقِ الْهَمَّ لَا یحِلُّ مَالٌ إِلَّا مِنْ وَجْهٍ أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى دِینِنَا وَ عَلَى عِیالَاتِنَا وَ عَلَى مَوَالِینَا وَ مَا نَبْذُلُهُ وَ نَشْتَرِی مِنْ أَعْرَاضِنَا مِمَّنْ نَخَافُ سَطْوَتَهُ فَلَا تَزْوُوهُ عَنَّا وَ لَا تَحْرِمُوا أَنْفُسَکمْ دُعَاءَنَا مَا قَدَرْتُمْ عَلَیهِ فَإِنَّ إِخْرَاجَهُ مِفْتَاحُ رِزْقِکمْ وَ تَمْحِیصُ ذُنُوبِکمْ وَ مَا تُمَهِّدُونَ لِأَنْفُسِکمْ لِیوْمِ فَاقَتِکمْ وَ الْمُسْلِمُ مَنْ یفِی لِلَّهِ بِمَا عَهِدَ إِلَیهِ وَ لَیسَ الْمُسْلِمُ مَنْ أَجَابَ بِاللِّسَانِ وَ خَالَفَ بِالْقَلْبِ وَ السَّلَامُ[کافى، ج1، ص547].
در مرتبه دیگرى که از امام رضا(ع)خواستند خمس را عفو کند، سه مرتبه فرمود:لَا نَجْعَلُ لَا نَجْعَلُ لَا نَجْعَلُ لِأَحَدٍ مِنْکمْ فِی حِلٍّ[کافى، ج1، ص548