إنّا رُزئنا، إنّا رُزئنا ،إنّا رُزئنا ،إنّا رُزئنا، إنّا رُزئنا، إنّا رُزئنا، إنّا رُزئنا ...
درود خدا بر زهرا علیها السلام ، درود بر دخت پیغامبر خدا ، درود بر همسر شیر خدا ، درود بر مام ریحانگان مصطفی ،سخن از آن ناسفته در عالم وجود ، و تامل در باب گفتارش امری است فراتر از توان و تلاش در این باب بسی عبث .
صدای ناله وشیون از شهر خاموش مدینه بر خواست...پاسی از شب گذشته است. علی علیه السلام به کمک اسماء بنت عُمیس جسم نحیف و رنجور فاطمه علیه السلام را غسل داده کفن می نماید و هنگامی که خواست بند کفن را ببندد بچه ها را صدا می کند که بیایند و از دیدار مادرشان توشه بر گیرند که وقت فراق است.حسنین با چشمانی پر سرشک ، خود را بر جسم بی جان و تکیده مادر جوان انداخته ، لحظاتی به گریه گذشت و پس از آن به مناجاتی عاشقانه بدل گردید : « آه ، چه اندوهی که شعله اش به خاموشی نمی گراید ؟ اندوه و حسرت بر فقدان جدمان محمد مصطفی و مادرمان فاطمه زهرا . ای مام حسن ! ای مام حسین ! چون به لقای جدمان رسیدی سلام ما را به او رسانیده او را بگوی که ما در دنیا تنها مانده ایم ».
قَََُل لِلمُغَیَّبِ تَحتَأطباقِ الثَّری إن کُنتَ تَسمَعُ صَرخَتی و نِدائِیا
فَسَوفَ نَبکیکَ ما عِشنا و ما بَقِیَت مِنّا العُیونُ بِتَهمالٍ لَها سَکَبُ
1)- ای فضه :- ای بهترین راهنما ، اگر قصد گریستن داری بر من گریه کن و سرشک از دیده جاری کن که امروز ، روز جدائی و فراق است
2) ای همدم بتول ! تو را به فرزندانم سفارش می کنم در همدم محبت گردیده اند یعنی به آنان فراوان محبت شده اس ، پس به آنان محبت کن
3) بر من وبر یتیمانی گریه کن که در سرزمین عراق کشته دشمنیها و کینه توزیها خواهند شد
4)آن جدا ماندگانی که صبح می کنند در حالی که یتیم و سرگردان در بیابانند و خدا را سوگند می خورند که روز ، روز جدائی و فراق است
ابن شهر آشوب : مناقب آل ابی طالب ج3ص 163
محمد صدیقی شافعی :الفتوحات الربانیة ج3:ص160
-----------------------------------------------------------------
أقوال ، زمان شهادت حضرت زهرا علیها السلام را مختلف ذکر نموده اند : چهل شب(1) ، شصت روز(2)،هفتاد و پنج روز(3)، نود روز(4) ،نود و پنج روز(5)، شش ماه(6)،و هشت ماه(7) پس از وفاتپیامبر «28صفرسال11هجری قمری» خدا ذکر می کنند که روایت پنجم در میان علمای امامیه از شهرت بر خودار است همچنین مزار بَضعَة الرسول را برخی در بقیع(8) دیگران در خانه خود حضرت نوشته اند(9)
(1)،(2)،(3)،ج43بحارص 191،213،212 ----(4)الطبقات الکبری ج8ص41
(5) الاصابه ج4ص280----(6) انساب الشراف ج1 ص 402
(7) الاستیعاب عبدالبر ص 749---- (8)روایت هفت قبر وچهل قبر(على(ع) از ترس دشمن قبر فاطمة(س)را با خاک یک سان نمود و صورت هفت یا چهل قبر تازه در نقاط مختلف درست کرد تا جاى حقیقى آن شناخته نشود) می رساند که در بقیع بوده ( بحث تفصیلی در مورد اقوال و قول أصح را در آیند ذکر خواهم کرد) زیراغرفه چنین گنجایشی را ندارد ----(9)ابن سعد طبقات کبری ج8 ص 20
: