مدرک ما در استنباط احکام قرآن، حدیث، عقل و اجماع است. فقهاء در فهم قرآن و حدیث اختلاف پیدا مىکنند. در میان قرآن که 6342 آیه است، حدود 500 آیه آیات الأحکام است. ولى این 500 آیه کلیات احکام است و الّا 500 آیه برای کل احکام کافى نیست تا جوابگوى تمام قوانین باشد و باید از ائمه اطهار برای فهم و تکمیل این کلیات تمامِ استفاده را کرد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):إِنِّی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ مَا إِنْ تَمَسَّکتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّى یرِدَا عَلَی الْحَوْضَإرشاد مفید، ج1، ص2311 قرآن به زبان عربى مثل سایر لسانها الفاظ مشترکى دارد.وَ الْمُطَلَّقاتُ یتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍبقره/228
زنهاى مطلقه باید سه قرء به انتظار بمانند. قرء 2 معنى دارد. 1 ـ پاکى 2 ـ عادت ماهیانه.
بعضى گویند معنى دوم را که زن باید دو مرتبه عادت و پاک شود و مرتبه سوم به مجرد اینکه عادت شد مىتواند شوهر کند. بعضى گویند تا از عادت دفعه سوم بیرون نیامد نمىشود و هر کدام شواهدى و مؤیداتى مىآورند، ولى بالاخره اختلاف فتوا دارند نه از جهت هوى و هوس، بلکه از جهت فهم کلام الله.
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکمْ وَ أَیدِیکمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُوسِکمْ وَ أَرْجُلَکمْ إِلَى الْکعْبَینمائده/6 عدّهاى از اهل سنت این آیه را در مقام اصل وضو و کیفیت آن مىدانند و از ظاهر آیه استفاده مىکنند که از سر انگشت شروع و تا آرنج خاتمه پیدا مىکند. ولى تمام علماى شیعه و عدّهاى از اهل سنّت گویند: این آیه در مقام اصل وضو است نه کیفیت آن و کلمه إِلَى به معنى (با) است یا غایت است براى مفعولأَیدِیکم نه فَاغْسِلُوانظیر اینکه به نقاش مىگوئیم رنگ بزن اطاق را تا یکمترى که منظور اصل رنگ آمیزی است نه کیفیت آن که از پائین شروع به رنگآمیزى کند. این آیه نیز مىگوید در وضو از انگشت تا آرنج شسته شود. اما کیفیت آن موکول به عرف است که طبعا از بالا به پائین شسته مىشود کما اینکه از اهل البیت(علیهم السلام)رسیده است.
وَ لا تَنْکحُوا ما نَکحَ آباوکمْ مِنَ النِّساءِ نساء/22بعضى مراد از نکاح را مطلق اعمال غریزه گرفتهاند، حلال باشد یا حرام. قهرا پسر هیچوقت نمىتواند آنها را بگیرد. ولى بعضى مراد از نکاح را عقد زناشوئى به طریق صحیح گرفتهاند. قهرا نتیجهاش این است که اگر پدران شما با عقد ازدواج صحیح نکاح کردند بر پسران حرام و اگر از روى زنا بود، حلال است در حدیث آمده راجع به عرق جنب از حرام که قَال َالْکاظِمُ (ع):إِنْ کانَ مِنْ حَلَالٍ فَصَلِّ فِیهِ وَ إِنْ کانَ مِنْ حَرَامٍ فَلَا تُصَلِّ فِیه وسائلالشیعة، ج3، ص447 بعضى گفتهاند: علّت عدم جواز صلات، نجاست عرق است. بعضى گفتهاند: حدیث فقط عدم جواز صلات است و از نجاست ساکت است و جهاتى دیگر نیزممکن است منشأ اختلاف فتوا باشد که به قرار ذیل است اول: ممکن است روایتى به فقیهى برسد و به دیگرى نرسد دوم: ممکن است روایتى به فقیهى از طریق صحیح برسد که اعتماد بکند و به دیگرى از طریق فاسد که اعتماد نکند سوم: گاهى به هر دو رسیده و مورد اعتماد هست از نظر راوى، ولى نزد یکى معارض دارد و نزد دیگرى معارضى ندارد. در اجماع و عقل نیز ممکن است همین حرف را بگوئیم، زیرا حجیت اجماع نزد بعضى از فقها از راه لطف است. نزد بعضی دیگر از فقها از راه دخول معصوم(ع)، ونزد بعضی دیگر از راه محالیت عادى نقل از کتاب سیماى اسلام
: