و لیضربن بخمرهن علی جیوبهنّ و لا یبدین زینتهنّ.[1] (به زنان با ایمان بگو): اطراف روسریهای خود را بر سینة خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند. با تشریع وجوب حجاب زنان سعی در تقیّد به آن داشته اند و به مرور حفظ حجاب در فرهنگ مسلمانان جای گرفت. چنانچه ام سلمه، همسر گرامی پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در توصیف حجاب زنان مدینه می گوید: «لمّا نزلت هذه الآیه، خرج نساء الانصار کانّ علی روسهنّ الغربان من اکسیةِ سودٍ یلبسنها.[2] یعنی چون آیة حجاب نازل شد. زنان انصار (اهل مدینه) در حالی از خانه خارج می شدند که انگار بر سرهایشان کلاغ بود آن چنان که چادرهای سیاه می پوشیدند. بدین ترتیب حجاب و پوشیده بودن زن و احکام آن و نیز احکام نامحرم و محرم مورد توجه واقع شد و ائمه معصومین در صدد تبیین آن برآمدند. به عنوان مثال مردی از امام صادق چنین می پرسد: ما یحلّ آن یری من المرأة اذا لم یکن محرما قال ـ علیه السّلام ـ الوجه و الکفان والقدمان.[3] یعنی چه مقدار از بدن زن را یک مرد نامحرم می تواند ببیند. امام می فرماید: صورت دو دست و دو روی پا. همچنین کوتاهی و بلندی یا نازکی و بدن نما بودن لباس هم مورد توجه بود چنانچه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در دستوری خطاب زنان می فرماید: «علیکم بالصفیق فانّ من رقّ ثوبه رقّ دینه.[4] بر شما باد که لباس ضخیم بپوشید. چه هر که لباسش نازک باشد دینش هم نازک است در جایی دیگر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز چنین دستوری به مردی می دهد. آنجا که پارچه نازکی را به آن حضرت هدیه می اورند، ایشان، مقداری از آن را به یکی از صحابه اعطا نموده و فرمودند: اصدعها صدعین فاقطع احداهما قمیصاً و اعط الاخری امرأتک تختمر به. آن را دو شقه کن، با یکی پیراهنی (یا عبا) برای خود بدوز و دیگری را به همسرت بده تا سرش را با آن بپوشاند.»
چون مرد خواست برود باز پیامبر فرمود: وأمر امرأتک آن تجعل تحته ثوباً لا یصفها[5] اما به زنت دستور بده از زیر آن لباسی بپوشد تا بدنش را نشان ندهد. باری بدین سان ائمه در حفظ شدید حجاب تأکید داشته اند و بر آن سفارش می کرده اند حتی موارد احتمال ایجاد زمینة گناه را هم مورد اشاره قرار داده اند آن چنان که شاید مورد تعجب واقع شود. به عنوان مثال روزی مردی خدمت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می آید و چنین سؤال و جوابی می شود: اختی یا رسول الله تکشف شعرها بین یدی. قال: لا قال:لم قال اخاف علیک اذا ابدت شیئاً من محاسنها الیک ان یستفزّک الشیطان. یعنی ای رسول خدا خواهرم در نزد من موهایش را باز می دارد حضرت می فرماید: نه سزاوار نیست. مرد می پرسد: چرا؟ فرمود: می ترسم بر تو، از اینکه چون زیبائی هایش را بر تو نشان دهد شیطان سراغ تو آید. در جایی دیگر چنین دستور داده اند: قال النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ ایما امرأة وضعت خمارها فی غیر بیت زوجها فقد هتکت حجابها. یعنی هر زنی که روسری خود را در خانه ای غیر از خانة شوهرش بردارد همانا حجاب خود را هتک کرده است. اما، ظاهراً، آنچه که در بررسی ها بدان دست یافتیم این است که در زمان ائمه فرهنگ بی حجابی یا بدحجابی، رایج نبوده است و حتی خود مردان نسبت به آن حساسیت نشان می داده اند لذا موردی نیافتیم که ائمه اطهار به امر به معروف و نهی از منکری در چنین مواردی اقدام کرده باشند. برای شدت حساسیت به حجاب می توان به عنوان مثال به زنان و کنیزان یزید اشاره کرد، او که خود شخصی زناکار و فاسق بوده است اما در مورد پوشیده بودن زنان و کنیزان خود حساس بوده. چنانچه بعد از واقعة کربلا، حضرت زینب (س) نسبت به هتک حجاب زنان حرم عاشورائیان، به یزید عتاب می کند
و می فرماید: أمن العدل یابن الطلقاء، تحذیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن.[6] ای زادةآزاد شده (رسول خدا) آیا این درست که زنان و کنیزان خود را پوشیده بداری و دختران پیامبر را به اسارت کشی؟ در حالی که حجاب آنها را هتک کرده اند و صورتشان را آشکار ساخته اند. اما انگار در صدر اسلام و اوان تشریع حجاب مواردی از بی حجابی بوده است که نسبت به آنها عکس العمل نشان داده شده است به عنوان مثال روایت است که روزی اسماء (خواهر عایشه) به خانه پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـآمد در حالی که لباس نازک و بدن نما پوشیده بود رسول اکرم روی خویش را از او برگردانده و فرمودند: یا اسماء انّ المرأة اذا بلغت المحیض لم تصلح ان یری منها هذا و هذا ـ و اشار الی کفه و وجهه.[7] یعنی ای اسماء موقعی که زن بالغ شد نباید از بدن او جز دست و صورتش دیده شود. در موردی دیگر چنین از عایشه روایت شده است: دخلت نسوة بنی تمیم علی عایشه و علیهنّثیاب رقاق، فقالت عایشه: ان کنتنّ مؤمنات فلیس هذا بلباس المؤمنات[8] یعنی روزی زنان قبیله تمیم نزد عایشه آمدند در حالی که لباس نازک پوشیده بودند پس عایشه به آنها گفت: اگر شما زنان با ایمان هستید این لباس زن با ایمان نیست. در نهایت توجه به دو نکتة ضروری است که می توان از مطالب بالا بدان دست یافت: اینکه چقدر زن مسلمان باید نسبت به حجاب خود حساس باشد چنانچه جناب سکینه از وضع پوشش خود در دربار یزید گریان بود و زمانی که یزید از او پرسید چرا گریه می کنی فرمود: کیف لا تبکی من لیس لها ساتر یستر وجهها عنک.[9] یعنی چگونه گریه نکند کسی که حجابی ندارد تا رویش را از تو بپوشاند. اما رسول اکرم از اوضاع آخر الزمان چنین خبر داده اند نساءٌ کاسیاتٌ عاریاتٌ مائلاتٌ ممیلاتٌ رؤسهنّ مثل اسنمة البخت لا یدخلن الجنه و لا یجدن ریحها.[10]
زنانی (خواهند آمد) که پوشیده اند اما عریانند (انگار هیچ نپوشیده اند) مایل به گناه هستند به سوی گناه اغوا می کنند، موهایشان چونان کوهان شتر است، وارد بهشت نمی شوند و حتی بویش را استشمام نکنند.و بر ماست که با توجه به فرمایشات آنان مراقبت دستهای نامریی باشیم که در صدد بی عفتی زنان جامعه هستند.
اما حجاب فاطمه زهرا (س) اینگونه بوده است: هی لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها. تطاء ذویولها.[11] روسری اش را می بست بر چادرش فرو می رفت در حالی که دامنه چادرش (تا انتهای پاهایش بود) و گاه زیر پایش می ماند.
[1] . سورة نور، آیة 31.
[2] . ابوداوود، السنن، تحقیق محیی الدین عبدالحمید، بیروت، مکتبه العصریه، ج 4، ص 61.
[3] . حرّ عاملی، وسائل الشیعة،بیروت، دار احیاء التراث العربی، بدون تا، ج 14، ص 146.
[4] . علامه مجلسی، بحارالانوار، تهران، مکتب الاسلامیه، 1366، چاپ دوم، ج 83، ص 184.
[5] . ابوداوود، پیشین، ص 65.
[6] . علامه مجلسی،پیشین، ج 45،ص 134.
[7] . ابوداوود، پیشین، ص 62.
[8] . قرطبی، تفسیر القرآن، سورة احزاب، ذیل آیة 59.
[9] . فتحیه فتاحی زاده،حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1373، ص 136.
[10] . همان.
[11] . علامه طبرسی، الاحتجاج، قم،اسوه، 1413 چاپ اول، ج 1،ص 253.
: