سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهار 1388 - خا د م
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سؤ ال : آن کدام زنى است که در یک روز از سه شوهر سه مهریه گرفته ، و در پایان روز بى شوهر است ؟
جواب : زنى باردار که از شوهرش طلاق گرفته و پس از ساعتى وضع حمل کند، مهرش را به طور کامل دریافت نماید، و عده اش با وضع حمل تمام است . پس به نکاح شوهر دوم در آید و قبل از عروسى طلاق بگیرد و نصف مهرش را اخذ کند، و غیر مدخول بها عده ندارد. آنگاه شوهر سوم پس از عروسى بمیرد و زن مهرش را بگیرد.    (اثنى عشریه / ص98 )


:

 امام جواد علیه السلام از یحیى بن اکثم ، قاضى القضات ماءمون که ماءمور مناظره با امام بود، پرسید: کدام زن در طول یک شبانه روز بر مرد و احد، پنج مرتبه حرام ، و پنج مرتبه حلال مى شود؟ سبب حرمت و حلیت او چیست ؟
یحیى بن اکثم از جواب سؤ ال عاجز ماند، تقاضا کرد: امام پاسخ را بفرمایند.
حضرت فرمود: آن زنى است که
:
-1
اول صبح کنیز شخصى است و نظر مرد اجنبى به کنیز دیگرى حرام است
.
-2
وسط روز این مرد، زن کنیز را از صاحبش مى خرد. در نتیجه زن بر این مرد که مولاى اوست به ملک یمین حلال مى شود
.
-3
هنگام ظهر مرد، کنیز خود را آزاد مى کند.بنا براین زن بر او حرام مى شود
.
-4
عصر: مرد با آن زن آزاد شده ازدواج مى کند و زن بر مرد حلال مى شود
.
-5
هنگام مغرب با همسر خود ظهار مى کند، وبار دیگر زن بر او حرام مى گردد
.
-6
هنگام عشاء کفاره ظهار را مى دهد، و در نتیجه مجدداً بر او حلال مى شود
.
-7
نیمه شب مرد زن خود را طلاق رجعى مى دهد، و زن بر مرد حرام مى شود
.
8
هنگام طلوع فجر رجوع مى کند و زن بر مرد حلال مى گردد
.
-9
سپس زن مرتد مى شود و بر شوهر خود حرام مى گردد
.
-10
در طلوع شمس توبه مى کند و بر شوهر خود حلال مى شود.

«احتجاج طبرسى ج 2/ ص 244 بحارالانوار ج 10/ ص 385»


:

امام صادق (ع ) مى فرماید:
اذا ضعف المسلم فلیا کل اللحم و اللبن فان الله تعالى جعف القوة فیهما(1 )
هر وقت شخصى از نظر قواى جسمى ضعیف شد گوشت و شیر بخورد زیرا خداوند قوت و نیرو را در این دو قرار داده است .
گوشت خوارى 
روش گوشتخوارى به این معنى که انسان نیز مانند درندگان همیشه گوشت بخورد در اسلام نهى شده است .
شخصى در این مورد نقل مى کند که نزد امام صادق (ع ) بودم :
فذکر اللحم . فقال : کل یوما بلحم و یوما بلبن و یوما بشى ء آخر(2 )
نامى از گوشت برده شد. آنحضرت فرمود یک روز گوشت بخور؛ روز دیگر شیر و روز سوم غذاى دیگرى .
از نظر فقهاى شیعه نیز خوردن گوشت ، سه روز یک بار استحباب دارد فقیه بزرگ مرحوم شهید اول در کتاب دروس مى گوید:
انه یستحب فى کل ثلاثة ایام ، و لو دام علیه اسبوعین و نحوها لعلة و فى الصوم فلا باس و یکره اکله فى الیوم مرتین( 3  )
خوردن گوشت در هر سه روز یکمرتبه مستحب است و اگر به واسطه کسالت و بیمارى یا بواسطه گرفتن روزه به خوردن آن هر روز ادامه داه شود ایراد و اشکالى ندارد و دو مرتبه خوردن آن در روز مکروه و ناپسند است .

انواع گوشتها 
هر حیوانى داراى گوشت مخصوصى است ، که از نظر خاصیت و مواد غذایى با گوشتهاى دیگر تفاوت دارد. اسلام با دقت بیشترى خواص ‍ گوشتها را براى ما بیان مى نماید، یعنى بعضى را حرام و بعضى را مکروه و براى بعضى ترجیح بیشترى قائل شده .
مثلا گوشت حیوانات گوشتخوار را بطور کلى حرام مى داند، گوشت الاغ و استر و اسب را مکروه شمرده و در مقایسه بین گوشت گوسفند و گاو، گوشت گوسفند را بر گاو ترجیح داده و در عوض شیر گاو و روغن آن را، بر شیر و روغن گوسفند برترى داده است . و فقط گوشت گاو را در یک مورد بعنوان دوا تعریف نموده .
عن النبى (ص ) لحم البقر بالسلق ینفع من البرص (4 )
پیغمبر اکرم مى فرماید:
گوشت گاو با چغندر براى بیمارى پیسى و برص مفید است .
و امام صادق (ع ) مى فرماید:
لحم البقر داء و اسمانها شفاء و البانها دواء (5)
گوشت گاو بیمارى است و روغن آن شفاء، و شیر آن داروى بیمار است 


(1 )سفینه ج 2، ص 507(2)حار ج 66 ص 70


 (3)بحار ج 66 ص 70 (4) سفینه ج 2 ص 507 (5) بحار ج 66 ص 74


:

در اسلام گاهى پنیر بعنوان غذایى مکروه معرفى شده است ، گاهى مستحب ! توضیح:
عن الرضا عن آبائه عن على بن الحسین ع قال :
شیئان ما دخلا جوفا قط الا افسداه الجبن و القدید1
امام رضا(ع ) مى فرماید:
دو چیزند که هرگاه داخل معده شوند سبب فساد آن مى گردند: پنیر و گوشت مانده .
امام صادق (ع ) در ضمن خواص چند چیز مى فرماید:
واللذان یضران من کل شى و لا ینفعان اللحم الیابس و الجبن 2
دو چیز از هر جهت زیان آورند و سود نمى رساند: گوشت مانده خشکیده و پنیر.
تا اینجا همه سخن از کراهت و مذمت بود، و قبل از اینکه سخن از استحباب و تعریف به میان آید خوب است با یک تجزیه علمى ، فلسفه کراهت پنیر را بدانیم :
پنیر بکندى جذب و دفع مى شود و اشتهاى به غذا را کم مى کند، براى گرم خویان و کسانیکه مزاجى ملتهب دارند زیانش کمتر و بر عکس صاحبان طبیعت سرد و بلغمى از زیان خوردن و مصرف نمودن آن در صورت مداومت در امان نیستند همین پنیر است که در بعضى مزاجها باعث تولید قولنج بسیار شدید بنام ایلائوس یا انسداد روده مى گردد3
مردى از حضرت صادق (ع ) درباره خاصیت پنیر سؤ ال نمود حضرت به او فرمودند موجب ضرر است و منفعتى ندارد.
همان مرد شامگاه بر آن حضرت وارد شد دید بر سفره اى که امام ششم براى صرف شام نشسته اند ظرفى از پنیر است دچار حیرت شد گفت شما امروز صبح از پنیر مذمت فرمودید اینک بر سفره نهاده اید.
حضرت فرمودند: صبحگاهان خوردن پنیر پسندیده نیست اما شامگاهان خوب است و ضمنا بدان که قوه باه را نیز زیاد مى کند4
البته چنانکه بعدا خواهیم گفت منظور از خوردن پنیر در شامگاهان خوردن آن با مغز گردو است لیکن چرا خوردن آن توام با گردو براى صبحانه مناسب نباشد؟
1 -
پنیر چون مقادیر زیادى کلسیم دارد؛ و کلسیم نیز خواب فراوان کلسیم بیشترى که در خون و مایع خارج سلول بدن است براى تغذیه مغز که هنگام استراحت و خواب به کلسیم بیشترى احتیاج دارد بسوى آن مى آید، و بواسطه ازدیاد آهک است که وقت خواب مغز برنگ سفید جلوه مى کند (به همین جهت سابغین خیال مى کردند هنگام خواب خون از مغز دور مى شود) پس در وقت خواب مغز به کلسیم بیشتر محتاج است ، پنیر که هم سرشار از کلسیم است پس بهترین غذا براى خواب راحت و عمیق ، و بهترین غذا در این وقت براى مغز، خوردن پنیر در شامگاهان است5
گفته شده پنیر مکروه است اگر تنها خورده شود، ولى مستحب است اگر توام با مغز گردو باشد.
عن النبى (ص ) الجبن داء و الجوز داء فاذا اجتمعامعا صارا دواء6


پیامبر اسلام فرمود پنیر و گردو هر یک به تنهایى مضرند، اما اگر با هم جمع شوند مفید و نافع مى گردند.
حالا باید بدانیم چرا گردوى بدون پنیر مضر است ؟ و باصطلاح روایات مکروه است پنیر سرشار از کلسیم است و گردو نیز داراى فسفر است با توجه به این دو مقدمه معلوم مى گردد که بایستى پنیر را با گردو خورد زیرا:کلسیم و فسفر دو ماده با ارزش و بسیار عالى است و این هر دو در صورتى که با هم وارد شوند هیچکدام بیهوده دفع نمى شوند، حالا اگر پنیر بدون گردو (بدون فسفر) بخوریم چون کلسیم بسیارى را صرف کرده ایم ، در مقابل فسفر بدن دفع مى شود، هضم و جذب آنها بسیار کاملتر و بهتر و آسان تر انجام مى گیرد7
1بحارالانوار ج 66 ص 104. 2  وسائل ج 17 ص 39. 3  اولین دانشگاه ص 256 ج 6.

4  مخزن الادویه حرف ج . 5  بحار ج 66 ص 106. 6  از ج 6 اولین دانشگاه ص 227.
7  بحار الانوار ج 62 ص 294.

:

عشق میوه تمام فصل هاست و دست همه کس به شاخسارش می رسد . مادر ترزا
عشق نخستین سبب وجود انسانیست . وونارگ
عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . ارد بزرگ
عشق ما را می کشد تا دوباره حیاتمان بخشد . شکسپیر
عشق مانند بیماری مسری است که هر چه بیشتر از آن بهراسی زودتر به آن مبتلا میشوی . شانفور
عشق برای روح عادی یک پیروزی و برای روح بلند یک فداکاریست . کوستین
عشق هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند . جبران خلیل جبران
عشق برای مرد از احساسات عمیق و غیر ارادی نیست ، بلکه قصد و عقیده است . مادام دوژیرادرن
عشق هوس محبوب شدن نزد معشوق است . زابوتن
عشق نخستین بخش از کتاب مفصل بیوفائی است . ژرژسان
عشق معجزه ایست . امیل زولا
عشق شیرینی زندگیست . مارسل تینر
عشق مزیت دو فردیست که دائم سبب رنج و اندوه یکدیگر می شوند . سنت بوو
عشق یکنوع تب و حرارت شدید است . استاندال
عشق گل کمیابی است . آندره توریه
عشق حادثه ایست . کولارن
عشق چیزیست که به هیچ چیز دیگر شباهت ندارد . ریشله
عشق ما را میکشد تا دوباره حیاتمان ببخشد . بوبن
عشق شاه کلیدی است که تمام دهلیزهای قلب را میگشاید . ایوانز
عشق این توانائی را می دهد که بگوئید ، پوزش می خوا هم . کن بلانچارد
عشق یعنی ترس از دست دادن تو . مثل ایتالیائی
عشق تاریخچه زندگی است.... اما در زندگی مرد واقعه ای بیش نیست . مادام دواستال
عشق همیشگی است این ما هستیم که ناپایداریم ،عشق متعهد است مردم عهد شکن، عشق همیشه قابل اعتماد است اما مردم نیستند . لئوبوسکالیا
عشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد. عاملیست که دو تن را مبدل بفرشته ی واحدی می کند . ویکتور هوگو
عشق رمز بزرگیست . افلاطون
عشق تجارت خطرناکیست که همواره به ورشکستگی می انجامد . شانفور
عشق نبوغ عقل است. توسنل
عشق دردیست که فقط سه دارو دارد: گرسنگی ، انتظار ، انتحار . کراتس
عشق نمی دانم چیست و نمی دانم چگونه سپری می شود . مادموازل دوسگوری
عشق دردیست شدیدتر از تمام دردهای دیگر ، زیرا در عین حال روح و قلب و کالبد را رنج می دهد . ولت
عشق حیات عاشق را تشکیل می دهد و الا معشوق بهانه است . آلفونس کار
عشق ظالمی است که به احدی رحم نمی کند . کرنی
عشق ، خطای فاحش فرد در تمایز یک آدم معمولی از بقیه ی آدم های معمولی است . برنارد شاو
عشق چیزیست که بیعقلان را عاقل می کند و عاقلان را عاقلتر می نماید و آن ها را که بیش از اندازه عاقلند را کمی بی قید می سازد .؟
عشق چیزیست که نخست به شما پرو بال می دهد تا بعد بهتر بتواند بدامتان بیندازد . د. اسمیت
عشق ، عشق می آفریند . عشق ، زندگی می بخشد . زندگی ، رنج به همراه دارد . رنج ، دلشوره می آفریند . دلشوره ، جرات می بخشد . جرات ، اعتماد می آورد . اعتماد ، امید می آفریند . امید ، زندگی می بخشد . زندگی ، عشق به همراه دارد . عشق ، عشق می آفریند . مارکوس بیکل
عشق خوشبختی است که دو طرف برای هم ایجاد می کنند . ژرژسان


:

 

زن شاهکار خلقت است . برنارد شاو
زیباترین خوی زن ، نجابت اوست . ارد بزرگ
در دنیا تنها دو چیز زیباست ، زن و گل . مالرب
انتقام شیرین است مخصوصا برای زنان . بایرون
تمدن چیست ؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است . امرسون
زن رسماً مربی مرد و مهّذب اخلاق اوست . آناتول فرانس
اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد ؟ . ناپلئون
مردها را شجاعت به جلو می‌راند و زنها را حسادت. برنارد شاو
نگهداری دم ماهی و دل زن از مشکلات است . آرتور شوپنهاور
به سراغ زنان می روی ؟ تازیانه را فراموش مکن ! . فردریش نیچه
مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان . رومن رولان

اگر از طبقه‌ بالا زن‌ بگیرید، به‌جای‌ خویشاوند ارباب‌ خواهید داشت‌. لئوپول

مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند. کونته ورسیه
با زنی ازدواج کنید که اگر مرد می بود بهترین دوست شما می شد . بردون
خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند . رابیندرانات تاگور
زن همیشه سن خود را از تاریخ ازدواج حساب می کند ، نه تاریخ تولد . ارهارد
هرچه ایمان مرد به هوشش بیشتر شود زن بهتر میتواند گولش بزند . لرد بایرن
زن تاج سر آفرینش است ، او شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است. گوته

زنانیکه می خواهند مرد باشند،زنانی هستند که نمی دانند زن هستند .الکساندر دوما 
برای تحمل شدائد زندگی باید عاشق چیزی بود ، کاری ، زنی ، آرمانی و ...مارکوس آنا
 
زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بی مهری گریان می شود . هرود

منشأ هر کار بزرگی زن است ، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود. لامارتین
چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش . ویلیام شکسپیر

جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن از زنانه ترین غرایز خود دور می شود . فردریش نیچه

شیرین ترین سخنان در زندگی ، خوش آمد گویی بی غل و غش زن به شوهر خویش است . جورج ولز

زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمی‌توانند خود را زیبا جلوه دهند. برنارد شاو

هر کجا مردی یافت شد که به مقامات عالیه رسیده یقیناً زنی پاکدامن او را همراهی کرده است . شیلر
هیچ چیز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند ، چون همیشه آنرا مربوط به خود می داند . جونسون

آینده اجتماع در دست مادران است . اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود ، تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد . ابوفور
به هر اندازه که زن آرام و مطیع و با عصمت و با عفت است ، به همان اندازه قدرت فرمانروایی او شدیدتر و استوارتر است . میشله

:

در روستاى سعید آباد گلپایگان و در سال 1295 هـ.ق. در خانواده اى مذهبى کودکى دیده به جهان گشود که او را سید جمال الدین نامیدند.آقا سیّدجمال الدین گلپایگانى ـ رحمه اللّه  ـ به آقازاده ى خود مى فرمود: اگر نماز شب نخوانى، عاقّت مى کنم! پسر ایشان خیلى ناراحت مى شود و مى گوید: براى ترک مستحب چرا عاقّم مى کنى؟ ایشان مى فرماید: منظورم این است که تا مى توانى نماز شب را ترک نکنى. 
براى ترک مستحّب فرزندش را عاقّ مى کند. در حقیقت با این کار آتیه ى فرزندش را تأمین مى کرده است، زیرا هر راهى جز آن، چه مال و چه زمین و ملک و چه گوسفند و دام و... فناپذیر است.
 khozr.parsiblog.com   کتاب جمال عرفان

:

مدرک ما در استنباط احکام قرآن، حدیث، عقل و اجماع است. فقهاء در فهم قرآن و حدیث اختلاف پیدا مى‏کنند. در میان قرآن که 6342 آیه است، حدود 500 آیه آیات الأحکام است. ولى این 500 آیه کلیات احکام است و الّا 500 آیه برای کل احکام کافى نیست تا جوابگوى تمام قوانین باشد و باید از ائمه اطهار برای فهم و تکمیل این کلیات تمامِ استفاده را کرد.


قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):إِنِّی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ مَا إِنْ تَمَسَّکتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّى یرِدَا عَلَی الْحَوْضَإرشاد مفید، ج1، ص2311 قرآن به زبان عربى مثل سایر لسانها الفاظ مشترکى دارد.وَ الْمُطَلَّقاتُ یتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍبقره/228


زن‏هاى مطلقه باید سه قرء به انتظار بمانند. قرء 2 معنى دارد. 1 ـ پاکى 2 ـ عادت ماهیانه.


بعضى گویند معنى دوم را که زن باید دو مرتبه عادت و پاک شود و مرتبه سوم به مجرد اینکه عادت شد مى‏تواند شوهر کند. بعضى گویند تا از عادت دفعه سوم بیرون نیامد نمى‏شود و هر کدام شواهدى و مؤیداتى مى‏آورند، ولى بالاخره اختلاف فتوا دارند نه از جهت هوى و هوس، بلکه از جهت فهم کلام الله.


یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکمْ وَ أَیدِیکمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُوسِکمْ وَ أَرْجُلَکمْ إِلَى الْکعْبَینمائده/6 عدّه‏اى از اهل سنت این آیه را در مقام اصل وضو و کیفیت آن مى‏دانند و از ظاهر آیه استفاده مى‏کنند که از سر انگشت شروع و تا آرنج خاتمه پیدا مى‏کند. ولى تمام علماى شیعه و عدّه‏اى از اهل سنّت گویند: این آیه در مقام اصل وضو است نه کیفیت آن و کلمه إِلَى به معنى (با) است یا غایت است براى مفعولأَیدِیکم نه فَاغْسِلُوانظیر اینکه به نقاش مى‏گوئیم رنگ بزن اطاق را تا یک‏مترى که منظور اصل رنگ آمیزی است نه کیفیت آن که از پائین شروع به رنگ‏آمیزى کند. این آیه نیز مى‏گوید در وضو از انگشت تا آرنج شسته شود. اما کیفیت آن موکول به عرف است که طبعا از بالا به پائین شسته مى‏شود کما اینکه از اهل البیت(علیهم السلام)رسیده است.


چند مثال


وَ لا تَنْکحُوا ما نَکحَ آباوکمْ مِنَ النِّساءِ نساء/22بعضى مراد از نکاح را مطلق اعمال غریزه گرفته‏اند، حلال باشد یا حرام. قهرا پسر هیچ‏وقت نمى‏تواند آنها را بگیرد. ولى بعضى مراد از نکاح را عقد زناشوئى به طریق صحیح گرفته‏اند. قهرا نتیجه‏اش این است که اگر پدران شما با عقد ازدواج صحیح نکاح کردند بر پسران حرام و اگر از روى زنا بود، حلال است در حدیث آمده راجع به عرق جنب از حرام که قَال َالْکاظِمُ (ع):إِنْ کانَ مِنْ حَلَالٍ فَصَلِّ فِیهِ وَ إِنْ کانَ مِنْ حَرَامٍ فَلَا تُصَلِّ فِیه وسائل‏الشیعة، ج3، ص447 بعضى گفته‏اند: علّت عدم جواز صلات، نجاست عرق است. بعضى گفته‏اند: حدیث فقط عدم جواز صلات است و از نجاست ساکت است و جهاتى دیگر نیزممکن است منشأ اختلاف فتوا باشد که به قرار ذیل است اول: ممکن است روایتى به فقیهى برسد و به دیگرى نرسد دوم: ممکن است روایتى به فقیهى از طریق صحیح برسد که اعتماد بکند و به دیگرى از طریق فاسد که اعتماد نکند سوم: گاهى به هر دو رسیده و مورد اعتماد هست از نظر راوى، ولى نزد یکى معارض دارد و نزد دیگرى معارضى ندارد. در اجماع و عقل نیز ممکن است همین حرف را بگوئیم، زیرا حجیت اجماع نزد بعضى از فقها از راه لطف است. نزد بعضی دیگر از فقها از راه دخول معصوم(ع)، ونزد بعضی دیگر از راه محالیت عادى نقل از کتاب سیماى اسلام


:

إنّا رُزئنا، إنّا رُزئنا ،إنّا رُزئنا ،إنّا رُزئنا، إنّا رُزئنا، إنّا رُزئنا، إنّا رُزئنا ...

درود خدا بر زهرا علیها السلام ، درود بر دخت پیغامبر خدا ، درود بر همسر شیر خدا ، درود بر مام ریحانگان مصطفی ،سخن از آن ناسفته در عالم وجود ، و تامل در باب گفتارش امری است فراتر از توان و تلاش در این باب بسی عبث .

صدای ناله وشیون از شهر خاموش مدینه بر خواست...پاسی از شب گذشته است. علی علیه السلام به کمک اسماء بنت عُمیس جسم نحیف و رنجور فاطمه علیه السلام را غسل داده کفن می نماید و هنگامی که خواست بند کفن را ببندد بچه ها را صدا می کند که بیایند و از دیدار مادرشان توشه بر گیرند که وقت فراق است.حسنین با چشمانی پر سرشک ، خود را بر جسم بی جان و تکیده مادر جوان انداخته ، لحظاتی به گریه گذشت و پس از آن به مناجاتی عاشقانه بدل گردید : « آه ، چه اندوهی که شعله اش به خاموشی نمی گراید ؟ اندوه و حسرت بر فقدان جدمان محمد مصطفی و مادرمان فاطمه زهرا . ای مام حسن ! ای مام حسین ! چون به لقای جدمان رسیدی سلام ما را به او رسانیده او را بگوی که ما در دنیا تنها مانده ایم ».

        قَََُل لِلمُغَیَّبِ تَحتَأطباقِ الثَّری                 إن کُنتَ تَسمَعُ صَرخَتی و نِدائِیا

     فَسَوفَ نَبکیکَ ما عِشنا و ما بَقِیَت                مِنّا العُیونُ بِتَهمالٍ لَها سَکَبُ

1)- ای فضه :- ای بهترین راهنما ، اگر قصد گریستن داری بر من گریه کن و سرشک از دیده جاری کن که امروز ، روز جدائی و فراق است

2) ای همدم بتول ! تو را به فرزندانم سفارش می کنم در همدم محبت گردیده اند یعنی به آنان فراوان محبت شده اس ، پس به آنان محبت کن

3) بر من وبر یتیمانی گریه کن که در سرزمین عراق کشته دشمنیها و کینه توزیها خواهند شد

4)آن جدا ماندگانی که صبح می کنند در حالی که یتیم و سرگردان در بیابانند و خدا را سوگند می خورند که روز ، روز جدائی و فراق است

ابن شهر آشوب : مناقب آل ابی طالب ج3ص 163

محمد صدیقی شافعی :الفتوحات الربانیة ج3:ص160

-----------------------------------------------------------------

أقوال ، زمان شهادت حضرت زهرا علیها السلام را مختلف ذکر نموده اند : چهل شب(1) ، شصت روز(2)،هفتاد و پنج روز(3)، نود روز(4) ،نود و پنج روز(5)، شش ماه(6)،و هشت ماه(7) پس از وفاتپیامبر «28صفرسال11هجری قمری» خدا ذکر می کنند که روایت پنجم در میان علمای امامیه از شهرت بر خودار است همچنین مزار بَضعَة الرسول را برخی در بقیع(8) دیگران در خانه خود حضرت نوشته اند(9)

(1)،(2)،(3)،ج43بحارص 191،213،212 ----(4)الطبقات الکبری ج8ص41

(5) الاصابه ج4ص280----(6) انساب الشراف ج1 ص 402

(7) الاستیعاب عبدالبر ص 749---- (8)روایت هفت قبر وچهل قبر(على(ع) از ترس دشمن قبر فاطمة(س)را با خاک یک سان نمود و صورت هفت یا چهل قبر تازه در نقاط مختلف درست کرد تا جاى حقیقى آن شناخته نشود) می رساند که در بقیع بوده ( بحث تفصیلی در مورد اقوال و قول أصح را در آیند ذکر خواهم کرد) زیراغرفه چنین گنجایشی را ندارد ----(9)ابن سعد طبقات کبری ج8 ص 20


:

مسلمانان قبل از حکومت خلیفه سوم، در مسئله وضو اتفاق نظر داشته، در موردمسح پاها یا شستن آن، اختلاف نظر بارزى نداشتند، اما از روایاتى که از عثمان دربیان کیفیت وضو نقل شده، استفاده مى شود، آغاز اختلاف در این زمینه در دوره خلافت این خلیفه آغاز شدهاست،که رَواه المُسلمُ فی صَحیحَةِ.أمّاعامل نحوى در کلمه«ارجلکم»چیست ؟ توضیح این که در آیه مبارک«یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الى الصلاة فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق وامسحوا برؤوسکم و ارجلکم الى الکعبین و...» دو عامل و دو فعل وجود دارد که در ابتدا به نظر مى رسد هر یک بتواند عامل نحوى کلمه «ارجلکم» باشد. اما بحث در این است که ذوق عربى کدام یک را عامل این کلمه مى داند؟ آن دو عامل: «فاغسلوا» و «وامسحوا» است. اگر بگوییم عامل نحوى «ارجلکم  » «فاغسلوا» است، شستن پاها واجب مى شود، اما اگر بگوییم عامل،«امسحوا» است، مسح پاهاواجب مى شود. بنابراین ملاک وجوب مسح یا غسل، درگرو تعیین عامل کلمه «ارجلکم»است  .بدون شک با قطع نظر از هر گونه پیش داورى و عمل متداول بین مسلمانان، دقت درآیه شریفه، عامل دوم را اثبات مى کند، یعنى «فامسحوا» عامل «ارجلکم» است، نه «فاغسلوا» که دورتر است. به عبارت دیگر، «ارجلکم» عطف بر کلمه نزدیک تر، یعنى «رؤوسکم» است، نه عطف بر کلمه دورتر که «وجوهکم» باشد. این مطلب رابا مثالى توضیح مى دهیم:اگر بشنویم که کسى مى گوید: «اُحبُّ زیداً و عمرواً و مررت بخالدٍ وبکر» و اعراب نصب یا جر بکر را ظاهر نکند، در این صورت مى گوییم بکر بر خالد عطف است وعامل نحوى آن، فعل دوم یعنى «مررت» است و عطف بر «عمرو» نیست تا عامل نحوى آنفعل نخست یعنى «اُحِبُّ» باشد.

علماى ادبیات عرب گفته اند اصل این است که کلمه بر کلمه اى که نزدیک تر است عطف شود و عدول از این اصل نیازمند وجود قرینه اى در کلام است، و گرنهموجب مى شود مراد واقعى متکلم فهمیده نشود، مثلا وقتى رئیس به خادم خود می گوید:«اکرم زیدا و عمروا و اضرب بکرا و خالدا» خادم بین این دو جمله تفاوت مى گذاردومى فهمد عمروا بر زیدا و خالدا بر بکرا عطف است و احتمال دیگرى به خاطرش خطور نمی کند.

از نظر ما اختلاف قراء در کلمه «ارجلکم» که گروهى آن را با نصبخوانده اند وگروهى دیگر با جر، در دلالت آیه بر وجوب مسح تاثیرى نمى گذارد. توضیحاینکه نافع و ابن عامر و عاصم «البته بنا بر روایت حفص از او» «ارجلکم» را به نصبقرائت کرده اند و این، قرائت معروفى است که قرآنهاى متداول مطابق آناست.

ابن کثیر، حمزه، ابو عمرو و عاصم «البته به روایت ابى بکر ازاو» آن کلمه را به جر قرائت کرده اند.

به اعتقاد ما هر دو قرائت یاد شده، بدون اینکه تردیدى وجودداشته باشد، بر قول به وجوب مسح، منطبق است، زیرا قرائت جر قوى ترین شاهد است براینکه کلمه «ارجلکم» بر کلمه «برؤوسکم» عطف شده است، زیرا دلیلى براى قرائت جرجزاینکه به کلمه «برؤوسکم» عطف شده باشد، وجود ندارد. در این صورت بدون شک، پاها راباید مسح کرد. دلیل قرائت نصب این است که این کلمه بر محل «برؤوسکم» که به دلیل مفعول بودن، منصوب است، عطف شده است. عطف بر محل یک کلمه،در زبان عربى متداول است ومواردى از این قبیل در قرآن کریم وجود داردمن جمله اینکه خداوند در قرآن، فرموده است: «ان الله بری ء من المشرکینورسوله» که قرائت کلمه «رسوله» به ضم، قرائتى معروف و متداول است و دلیلی براى رفع آن جز اینکه عطف بر محل اسم ان، یعنى لفظ جلاله در عبارت «ان الله» باشد،وجود ندارد، زیرا «الله» مبتداست.


:

<      1   2   3   4   5   >>   >
جهت ارتباط با ما بر روی تصویر ذیل کیلک فرمائید

خا د م


لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها
روز جهانی بدون دروغ ،یعنی میشود ؟ I Love You I miss you I kiss you روز جهانی ورود ادیان به دین تشیع بخاری در جای جای صحیح خود، از خشم حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به ابی بکر سخن می‏گوید. در کتاب خمس می‏گوید: فغضبتْ فاطمةُ بنتُ رسول‏ اللَّه فهجرتْ أبابکر فلم تزل مهاجرتُه حتی تُوفِّیَتْ. یعنی: فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر ابی‏ بکر خشمگین شد و او را ترک گفت و این متارکه تا روزی که درگذشت ادامه داشت. (صحیح البخاری، باب فرض الخمس، 4/ 78) 1 ـ نماز. 2 ـ روزه. 3 ـ خمس. 4 ـ زکات. 5 ـ حج. 6 ـ جهاد. 7 ـ امر به معروف. 8 ـ نهى از منکر. 9 ـ تولى. 10 ـ تبرى. امام صادق صلوات الله علیه میفرمایند : ....خداوند تبارک و تعالی موجودی نجس تر از سگ نیافریده است و دشمن ما خانواده ، از سگ نیز نجس تر است (وسائل الشیعه جلد ۱صفحه ۱۵۹ باب۱۱ حدیث۵)
حسین آرین فر